من و العالم (بخواهیم و تلاش کنیم)
اگر سایتی را دیدید که از نظر شما و خیلی های دیگه سایت خیلی خوبی از کار در آمده مطمئن باشید. اون کار حاصل تلاش و زحمات یک گروه می باشد. اگر چه نمی توانم کتمان کنم که می شود یک پروژه ای رو به نحو احسن انجام داد و به تنهایی هم اون را به پایان رساند ولی این کار خیلی سخته.
از پروژه ای می خواهم صحبت کنم که حاصل 3 ماه تلاش شبانه روزی یک تیم می باشد تیمی که توانست یک سایت را با حجم بالای کاری به خوبی هدایت کند.
اواخر بهمن ماه سال 89 بود که به شبکه العالم برای همکاری دعوت شدم . ظاهرا دوستان در شبکه از طریق کتاب اموزش دروپال توانسته بودن ادرس سایت من را ببیند و از بنده برای همکاری دعوت کنم.
یادم هست وقتی تماس گرفتند باهام خیلی خوشحال بودم اول باور نمی کردم فکر می کردم خالی بندی هست و شخصی می خواهد من را سرکار بزاره اما من باور داشتم مطمئن بودم دروغ نیست.
از اینکه بالاخره داره حاصل این همه تلاش ها با پیوستن به یک جایی که آرزویش را داشتم در آنجا مشغول به کار بشم داره به ثمر می شینه خوشحال بودم .
کسی که با من تماس گرفته بود شخصی به نام فراهانی بود . یادم هست اون روزی که برای مصاحبه می خواستم برم یادم رفته بود شماره تماس و آدرس را بردارم. راه افتادم برم به شبکه ظهر بود ساعت 12 بود رسیده بودم به شبکه. داخل سازمان که شدم کلی گشتم تا شبکه را پیدا کنم
توی اون هوای بسیار سرد اواخر بهمن ماه خیلی سخت بود. به داخل شبکه که رسیدم از هرکی می پرسیدم اقای فراهانی می شناسید می گفت نه دیگر داشت باورم می شد که سره کار هستم و توسط یکی از دوستانم در صدا و سیما سر کارم گذشتند . هیچ تلفنی هم نداشتم تماس بگیرم.
کلی طبقات را زیرو رو کردم تا بالاخره به واحد ای تی رفتم. با کلی اعتماد به نفس بعد از کلی پیاده روی ،خسته بودم. درب را زدم و داخل شدم درب را که باز کردم کلی نا امید شدم از محیط اتاق مدیریت فناوری اطلاعات شبکه العالم با یک اتاقی بسیار شلوغ و و پر از سیم و تلویزیون و کامپیوتر ،مواجه بودم با اشخاصی که باهم در حال صحبت بودم. مدیر ای تی داشت ناهار می خوردخودم رو معرفی کردم و گفتم با اقای فراهانی قرار مصاحبه داشتم مدیر ای تی من را به آقای محمد خانی کمی ان طرف تر در کنار میز معرفی کرد و ایشون چندین سوال در مورد کارهای گذشته و پروژه هایی که قبلا انجام داده بودم سوال کرد و من هم با کلی اعتماد به نفس صحبت کردم و جواب می دادم.
خیلی سعی می کردم ادب را رعایت کنم و کلا شخصی جنتلمن باشم. واقعا از اینکه در شبکه العالم بودم خوشحال بودم
کلی از اینکه خوشحالم از اینکه بتونم در شبکه بین المللی العالم کار کنم و به نظام جمهوری اسلامی کمک کنم و ... صحبت کردم. برخی مواقع همکارام به خاطر این نوع صحبت کردم هام در اون روز، من رو مسخره می کنند. ولی از تمام وجود افتخار می کنم در چنین شبکه ای کار می کنم. قرار شد از تاریخ 15 بهمن ماه ،من بعد از امتحانات دانشگاه بروم در شبکه مشغول بشوم.
در اولین روز های کاریم با برخوردی مواجه شدم که اصلا برایم قابل درک نبود . می دیدم شخصی بر سر شخصی دیگر برای مسائل سایت کنکاش دارند به طوری که اشک رو می شد بر روی چشمان شخص دیگر دید که بعدش فهمیدم که اون شخص مدیر شبکه بود که مدیر ای تی کنکاش داشتند برایم جالب بود که مدیر شبکه به داخل اتاق امد و کمی غرولند کرد به خاطر مسائل سایت بر سر برنامه نویس شبکه .
به شخصه به مدیر شبکه حق می دم الان وقتی می بینم او با شرایط بحرانی دولت های عرب و ... سایتی داشت که عملا هیچ به دردی نمی خورد به خاطر اینکه همش مشکل داشت و در طول روز ساعات زیادی دردسترس نبود. برخی روز ها در بین امتحانات به شبکه می رفتم و برخی مسائل رو جویا می شدم یک روز بعد از اینکه امتحانم تموم شده بود شخصی از شبکه تماس گرفت که یک مشکل دارند و من هم سعی کردم مشکل رو تلفنی حل کنم اما متاسفانه نشد و بعد از امتحان به شبکه رفتم و در یک زمان خیلی کم مشکل رو حل کردم مشکلی که ناشی از اطمینان نکردن مدیر ای تی به نیرو های فنی وب سایت بود و بندگان خدا به خاطر نداشتن سطح دسترسی نتوانستند مشکل را حل کنند.
کد های سایت قبلی در اختیار من قرار گرفت و توانستم کدهای سایت را ببینم و بررسی کنم ولی من که بلد نبودم برنامه نویس اون هم php اگرچه تا حدودی می فهمیدم اما خوب به هر حال تاحالا کد نویس نکرده بودم بیشر خودم رو یک طراح اینترفیس می دونستم و روزی هم که به شبکه رفتم توضیح دادم که من برنامه نویسی بلد نیستم ولی تلاش می کنم خیلی سریع یاد بگیرم.
اولین بار که ماژول های سایت قبلی شبکه را بررسی کردم برایم جالب بود که شخص برنامه نویس کدهای ماژول رو با برنامه زند ،کد کرده بود و نمی شد هیچ تغییری داد. خیلی تلاش کردم چند ماژول به سایت اضافه ویا تغییر بدم اما نشد. برنامه نویس قبلی با جرات می تونم بگم یک سایت راه انداخته بود که فقط کسب درامد داشته باشد از اون .کوچکترین تغییر در سایت باعث می شد سایت از دسترس خارج بشه به یاد داشته باشیم هرکاری انجام می دیم کاری کنیم که همیشه پشت سرمون عاقبت به خیری باشه . سایتی که می دیدم و می شنیدم بیش از 9 ماه توسعه اون طول کشیده و کلی هم مشکل داشت برایم جالب بود که برای کوچکترین کاری شاید 1 ساعت هم وقت نمی گرفته بیش از یک هفته زمان اجرایی شرکت قبلی به شبکه می داده.
تقریبا یک هفته گذشته بود از وردم به شبکه . من برای کاری دیگر به شبکه رفته بودم برای طراحی سایت دیگری وقرار نبود من سایت اصلی رو انجام بدهم. تقریبا هر روز کار شده بود تغییر در سایت قبلی و حل مشکلات دروپالی سایت و اصلا نمی رسیدم کار سایتی که به من محول شده بود رو به پیش ببرم. یک روز به مدیر ای تی گفتم اجازه بدید من سایت شبکه رو انجام درست کنم از اول و من می تونم این کارو بکنم او به من اعتماد نداشت ولی من اصرار می کردم. با مسئول گروه برنامه نویس ها آقای محمدخانی صحبت کردم و او را راضی کردم که من انجام میدم و من می تونم، دلهره داشتم می ترسیدم از اینکه حرفی که زده بودم نتونم پاسخگو باشم. پیش خودم می گفتم من حتی مسائل کوچک رو در سایت صحیفه نتونستم حل کنم .ولی با اعتماد به نفس زیاد گفتم من می تونم و تلاشم رو می کنم خوب به هر حال پیش خودم می گفتم که سایت قبلی که دروپال هستش، اگر به مشکلی بر بخورم از کدهای اون استفاده می کنم. روز سوم اسفند ماه بود که سایت رو شروع کردم به طور جدی کار می کردم اما در حین کار میدیدم با توجه به قول و قراری که با مدیر ای تی و اقای محمد خانی گذاشته بودیم اما هنوز شرکت ها و اشخاصی می امدند برای انجام سایت.
اولین پروژه بزرگ سایت دروپالی من بود قبلا سایت خود را با دروپال درست کرده بودم و یک سایت دیگه هم برای فروشگاهی با دروپال ساخته بودم که نیمه تمام بود اون روز ها چند جای دیگه هم مثل بانک و یک شرکت خصوصی دیگه هم درخواست همکاری داشتم ولی برای من شبکه العالم مهمتر بود با وجود اینکه در امدم ،در بانک بیشتر بود اما هدف خودم رو مشخص کرده بودم . من باکلی ذوق و شوق کار و جلو می بردم اما هر روز که می گذشت وقتی می دیدم هنوز به من اطمینان ندارند دل سرد می شدم اما من کارم رو پیش می بردم ... (ادامه دارد)