August 2008

  • بهینه سازی موتور جستجو

    سئو چیست؟ SEO که اختصار کلمات Search Engine Optimization  است، یا برگردان آن به فارسی بهینه سازی موتور جستجو می شود. یکی از کلماتی هست که خیلی مواجه خواهد شد یک طراح وب با آن و یکی از مواردی هست که یک طراح وب باید به آن توجه خاص داشته باشد..دلیل اصلی آن هم این هست که اگر یک سایت بتواند به خوبی و به گونه ای ساخته بشود که موتور های جست و جو بتوانند به سادگی و راحتی پیدا کند ولی seo  بیشتر به این توجه می کند که ما به گونه ای این بهینه سازی را انجام دهیم که وقتی یک کاربر کلمه ای را جست و جو کند سایت ما در سطر سایت های دیگر قرار بگیرد. از مواردی که باید به آن در بهینه سازی موتور جستجو  رعایت بشود  مانند عنوان صفحه ی مناسب، تگ ها و متا تگ ها، کلمات کلیدی و عبارات کلیدی و توضیحات مناسب سایت ومواردی که از نظر موتور های جست و حو مناسب هست. اهمیت این موارد در جای خود بسیار بالا هست. حال چرا اینقدر seo  مهم است؟ اما تجربه شخصی خودم را دوست دارم بیان کنم. در زمانی که در بلاگفا می نوشتم در همان پست های اول همیشه دنبال مطالبی بودم که هیچ جای اینترنت نباشد ، اما من که هیچ گاه نتونستم یعنی وقتی نمی گذاشتم برای نوشتن مطلب و همیشه سعی می کردم نوشتن عمل خیلی شریف و خوب کپی - پیست  را انجام بدم. الان خیلی پشیمانم از این کار خودم اطمینان دارم اگر می شستم از اون همه پستی که در بلاگفا یا بلاگسکای و پرشین بلاگ دادم و وقتی که گذاشتم را خودم مطلب می نوشتم هم الان خیلی عذاب نمی کشیدم از این همه غلط املایی در پست های قبلی ام و ... اما یادم هست که در این پست در وبلاگ قبلیم عکس هایی گذاشتم از آقای خاتمی رئیس جمهور قبلی کشورمان که آن عکس ها را سایت مجله خانواده سبز گذاشته بود ، و من هم عینا کپی کردم و داخل وبلاگم گذاشتم و تیتر زدم عکس های زیبا و جالب از آقای خاتمی رئیس جمهور عزیز گذشته و این تیتر و صرف خود تیتر شاید تاثیر بسازیی داشت اما تاثیری که وب سایت های بزرگ در لینک دادن به اون مطلب داشت خیلی بشتر از خود اون تیتر بود. اما سایت خانواده سبز هم از من زود تر عکس ها رو گذاشته بود اما همان تیتر باعث شده بود که تا مدت ها وقتی شما در موتور جست و جوی گوگل جست و جو می کردید کلمه خاتمی را در اولین جست و جو می آورد اما بعد از مدتی نزول پیدا کرد چرا؟ اولین دلیل اون این بود که طمع کردم و خواستم از این رتبه سو استفاده کنم و در اون پست کلماتی را قرار دادم که کاملا ربطی به اون مطلب نداشت و همین باعث شده بود که باعث شود اون مطلب وبلاگ من به در صفحات 4-5 گوگل نمایش داده بشود. اما پس از مدتی وقتی اون کلمات را حذف کردم باعث شد که دوباره به صفحه اول جست و جو گوگل برگردد.و الان وقتی که شما دوباره این کلمه خاتمی را جست و جو کنید در سومین لینک خواهید دید مطلب وبلاگ من را اما متاسفانه اون سروری که اون عکس ها در داخل ان قرار داشته پاک شده و دیگر اون عکس ها را نشان نمی دهد و من هم اون عکس ها را ندارم تا جایگزین کنم. اما تجربه بعدی خودم . سعی کنید در عکس هایی که قرار می دهید در وبلاگ یا سایت خودتان حتما توضیحی مرتبط با اون عکس و همچنین  در قسمت  alt اون عکس توضیحاتی بدهید. چون که در جست و جوی تصویری سایت گوگل در رتبه ای بالا قرار میدهد عکس شما را. متاسفانه موتور های جست و جو روش مشخصی برای رتبه بندی سایت ها ونمایش اونها در جست و جوی خودشان ندارند و این باعث می شود که نتایج جست و جو در موتور های جست و جو باهم دیگر فرق داشته باشد. یکی از کارهایی که یک طراح وب باید بداند و انجام دهد این هست که نحوه و چگونگی جست و جو توسط موتور های جست و جو می باشد. پیشنهاد می کنم در این رابطه کتاب آقای امین کریمی و همچنین اینجا را مطالعه بفرمایید. در زیر چند ابزار seo دیده می شود: یکی از این سایت های خوب سایت فارسی و ایرانی دهیو می باشد. پیشنهاد می کنم در سایت گوگل در اینجا از ابزار های seo گوگل استفاده کنید. این سایت هم می تونه کمک کنه در هرچه بهینه کردن سایت خود.
  • من در سرزمن وحی 10

    قبل از رفتن به سفر با هرکسی صحبت می کردی هرکسی یه نصیحت می کرد. -یکی می گفت سهی کن رفتی اومدی ادم بشی نه اینکه بری و برگردی و هیچ دستاوردی نداشته باشی. -سعی کن وقتی برگشتی فراموش نکنی اونجا رو -نری 2 هفته نشده برگدی بیایی -اونجا رفتی سعی کن فقط قرآن بخونی -رفتی حتما برای منم نماز بخون -رفتی اونجا سعی کن فقط به خانه خدا نگاه کنی -رفتی اونجا سعی کن ختم قرآن کنی -رفتی ما را هم دعا کن و... واقعا خیلی سخت ادم بیاید و بتواند اون چیز هایی رو که از این سفر با خودت اوردی رو نگه داری در این جامعه. بعضی مواقع که احساس خطر می کنم می ایم و ئ این عکس ها رو می بینم و ای صدا ها رو گوش می کنم. خیلی وقتها دلم می خواد اونجا باشم و دوباره نماز بخونم انصافا نماز خوندن در اونجا حال و هوای دیگه ای داشت که اصلا قابل توصیف نیست . وقتی برگشتم از سفر به طور کاملا اتفاقی به واسطه فوت یکی از اشنایان خدا خواست و رفتم به زیارت  امام رضا 3 ساعت قبل از رفتن قطار یکی از دوستان گفت شما بیایید برید به جای ما مشهد و خدا خواست و ما رفتیم . در حرم امام رضا دیگه خبری از دوربین ها نبود خبری از اون کلمن های آب نبود خبری از اون نظم بسیار قشنگ و خیلی شدید نبود توی حرم امام رضا موقع نماز هرکسی می تونست بخوابه هرکسی می تونست زیارت کنه به وفور دیده می شد در نماز صبح که در بین صفهای نماز جماعت مردم خواب هستند . اون جا دیگه خبری از صدای قشنگ در امام جماعت نبود دیگه خبری از دست فروش ها زن نبود دیگه نمی تونستی اون تمیزی رو در اطراف حرم ببینی حتی در داخل حرم هم دیده می شد که چقدر فرشها و زمین کثیف هست . به واسطه فوت این اشنا باعث شد بروم به بهشت زهرا و به مرده شور خانه برای اولین بار  و ببینم ادم هایی که دیگه دستشان کوتاه هست از این دنیا را چگونه راحت ادم ها می گرفتندشان و می گذاشتند روی یک سکو و غسل می دادند و مطمئنم اون ها ارزو دارند .... بیانش واقعا سخت هست وقتی یاد شستن اون جوانی می شدم که هم سن و سال خودم بود و دیگه هیچ کاری نمی تونست بکنه وقتی داشتند کفن اش را می پوشوندند. اون موقع بود که می ترسیدی ، می ترسیدی که از مرگ و... وقتی سرزمین وحی بودم پیش خودم می گفتم اخه چرا باید این ادم هایی که این تیپی هستند و اصلا خدا و پیامبر و ... قبوا ندارن چرا باید بیایند و باعث بد نامی و ... در این اماکن مقدس بشن ولی وقتی اومدم و دارم توی اجتماع می روم تازه داره برام روشن می شه که اصلا اونهایی باید بروند به خانه خدا که توی اسلام و ... شک دارند نه اونهایی که درک کردن و اعتقاد دارند به دین و ایمان و اسام و خدا و پیغمبر اونهایی باید بروند که در همه چیز خدا شک دارند چون ادمی وقتی اونجا می ره تازه یک سری مسائل برایش روشن می شه که اگر سالیان سال هم شاید بشینه تحقیق و ... بکنه بهشون دست نیابه اون ها باید برند. روز های اول وقتی اومدم وقتی چشمم می خورد به دختر ها همش پیش خودم می گفتم وای خدای من اخه چرا باید اخه دختران و پسران مملکت ما بیایند و و اینطوری خودشون رو به معرض نمایش بگذارند. و پیش خودم می گفتم خدایا این ها توی اون دنیا چه جوابی دارند بدهند. بعد از امدن از سفر مشهد به شمال کشور یعنی محمود آباد مازندران رفتیم اونجا بود که خدا خیلی چیز ها رو به من نشان داد وقتی روحانی کاروانمان می گفت در شمال کشور مردم دسته دسته دارند خودشون به سمت اتش جهنم می روند پیش خودم می خندیدم . خدا خواست تمام این سفر ها سفر هایی نبود که من بخواهم برنامه ریزی کنم و بروم بلکه کاملا اتفاقی بود منی که فقط یک بار در 7-8 سال به مشهد رفته بودم منی که فقط تا حالا 2 بار به شمال رفته بودم اون هم چندین سال پیش امسال این همه شهر های ایران رو گشتم می گن در سال جدید هر کاری بکنی تا اخرش هم همونطوری هست وقتی در عید به چندین شهر کشور بری : دی گوش دادن به این صدا هایی که دوستان ضبط کردن با موبایل در موقع نماز در مسجد النبی و مسجدالحرام واقعا ادم رو هوایی می کنه می تونید این فایل ها رو که با پسوند amr  ذخیره شده را با گوشی خود یا برنامه هایی که توانایی خواندن این نوع از فرمت ها رو دارند گوش کنید ولی الان دیگه همه گوشی ها توانایی پخش دارند. شما دوستان می توانید این فایل ها از لینک های زیر دنلود کنید.

    دریافت فایل صوتی اذان و نماز در مکه و مدینه 1

    دریافت فایل صوتی اذان و نماز در مکه و مدینه 2

    دریافت فایل صوتی اذان و نماز در مکه و مدینه 3

    دریافت فایل صوتی اذان و نماز در مکه و مدینه 4

    دریافت فایل صوتی اذان و نماز در مکه و مدینه 5

    دربین عکس هایی که دوستان عزیز هم کاروانی لطف کردند در اختیار بنده گذاشتند که جا داره باز هم از دوستان عزیزم تشکر کنم، چند عکس پانورما بود خیلی قشنگ بود دیدن اونها هم خالی از لطف نیست. فقط چون کمی حجمشون شاید زیاد باشه برای اون دسته از عزیزانی که از اینترنت dial up  استفاده می کنند ، سعی کردم حجمشون رو کم کنم بر روی لینک عکس ها کلیک نکنید چون امکان دیدن مستقیم این عکس ها نیست فقط فقط کلیک راست کنید و گزینه save as را بزنید می تونید این عکس ها را در سیستم خودتان تماشا کنید. اگر در سیستم خودتان هم یک نرم افزار نصب کنید برای دیدن فایل ها پانورما واقعا دیدنی مشوند این عکس ها.

    دنلود عکس پانورما از سرزمین وحی1

    دنلود عکس پانورما از سرزمین وحی2

    دنلود عکس پانورما از سرزمین وحی3

    لطفا برای دیدن عکس ها بر روی لینک ها کلیک راست کنید و گزینه save as را بزنید.

  • من در سرزمین وحی 9

    این همه از آخرین سری از عکس های سفر من به خانه خدا.

    انشالله قسمت تمام کسانی که آرزوی سفر به این اماکن مقدس را دارند بشود که بروند به امید خدا.

    در پست بعدی چند عکس سه بعدی از خانه خدا و چند فایل صوتی اذان و نماز در خانه خدا و مسجد النبی را خواهم گذاشت.

    اینجا طبقه آخر مسجد الحرام هست. از این بالا دیدن مسجد الحرام واقعا دیدنی هست.

    نزدیک ظهر و گرمای شدید باعث میشد که تعداد کسانی که طواف می کردند خیلی کم باشه

    لطفا به ادامه مطلب توجه بفرمایید

    اینجا عرفات هست.

    بدون شرح...

    خرید ایرانی ها در مکه و ...

    کودک متکدی و مادرش در مکه

    نمایی از خیابان های مکه...

    فندق کرستالات الاصیل...

    این هواپیمای ترکیه ای واقعا قشنگ بود...

    این هواپیمایی هست که موقع برگشت از فرودگاه جده به فرودگاه مهرآباد سوار شدیم.

    نمایی دیگر از هتل کریستالات اصیل

    افطاری در مسجد الحرام

    شست و شوی خانه خدا

    در این عکس می توانید هتل سازی ها اطراف خانه خدا ببینید . این آسمان خراش ها زیبایی مسجد الحرام را کم کرده اما باز هز کاری کنند نمی تونند....

    نمایی از ناودان طلا

    این محافظی قدیمی هست که در گذشته آن بر بروی سنگ حجرالاسود بوده است.

    نمایی از درب خانه خدا

    دستگاه بافت پرده خانه خدا در گذشته

    یکی از ستون های که در خانه خدا بوده است

    نمایی از اولین قران البته کپی از اولین قران هست

    این میله هایی هست که در زمان حج واجب از ان برای پاشیدن آب استفاده می شه به نوعی برای خنک کردن زائران استفاده می شود.

    این کودک گدا ....

    قبرستان...

    بدن شرح...

    بنظر شما کسانی که در موقع نماز ایستاده اند ایرانی هستند!!!؟؟؟

    خسته...

    نوشته هایی که بر روی پرده خانه خدا هست آیه هایی از قران در مورد حج می باشد.

    شست و شوی سنگ های خانه خدا هم سبک خاصی داشت. اگر اشتباه نکنم در روز چندین بار شست و شو می شد.

    لحظاتی قبل از اذان مغرب

  • من در سرزمین وحی 8

    میلاد منجی عالم بشریت مهدی (عج) مبارک. این هم از ادامه عکس های مکه. خوابیدن در مسجد الحرام هم خیلی امری عادی بود. وجود جایگاه هایی برای آب و قرآن خیلی خوب بود چون هر موقع اراده می کردید خیلی نزدیک بود. خیلی جالب بود این ستون ،از این نظر که هرکسی می آمد رویش چیزی می نوشت. سعی صفا مروه. این هم نمایی از غار حرا . یکی از مشکلات اساسی که در این سفر وجود داشت این بود که افرادی که چمدان ها و ... را جابه جا می کردند اصلا خوب کار نمی کردند و با پرت کردن چمدان ها و ... باعث خرابی وسایل زائرین می شد. این هم یک عکس از یکی از چاه های یادگاری نوشتن در غار حرا ،فقط می تونم بگم کار ما ایرانی ها بود. چون با مطالعه این یادگاری ها، بیشترشون فارسی بود. در نزدیکی ظهر دیگر دور خانه خدا خالی بود. نمایی از عرفات. این هم نمایی از ان سنگ. نمایی دیگر از راه رو بین کوه های صفا و مروه، البته دیگر الان کوهی وجود ندارد. این تصویر شاید تصویر زیبا و گویایی از غار حرا باشد. متاسفانه با وجود رفت آمد های بسیار زیاد این غار بسیار از بین رفته است. عرب ها خیلی حساس بودند به اینکه نباید قرآن ها رو زمین گذاشت . برخورد بدی می کردند اگر می دیدند قرآن روی زمین هست. این هم نمایی دیگر از مسجد الحرام. وای که چقدر دلم تنگ شده برای خوردن یک لیوان آب از این گلمن ها. .... دیدن این نظم در هنگام نماز واقعا حیرت انگیز بود. این هم نمایی از پرده خانه کعبه. این پرده خیلی سنگین به نظر می رسید. ایستادن زیر ناودان طلا .
  • من در سرزمین وحی 7

    این هم از بقیه عکس های مدینه انشالله در پست های  بعدی عکس های مکه را هم خواهم گذاشت. پوشیدن لباس اهرام و رفتن به سمت مسجد شجره چقدر لذت بخش بود. وای که چقدر دلم لک زده برای خوردن این غذا ها. خواندن نماز در مسجد شیعیان. و شنیدن اذان با نام زیبای مولای مان علی (ع) خیلی لذت بخش بود. این ها هم نخل های خرمایی بود که در مسجد شیعیان بود. بچه ها با خواندن مرثیه در مسجد شیعیان، حال و هوای دیگه به مسجد داده بودن. این هم یک نمایی دیگر از مسجد شیعیان بود. بدو شرح!! این جا بقیع هست ... بنظرتان چه شرحی می توان برای این عکس داد ؟؟ بقیع.... این نمایی از سر درب مسجد هست مقایسه بکنید با عکس پایین!! نمایی از سر درب مسجد فتح و یادگاری هایی که درکنارش به چشم می خورد. قبرسات بقیع... عکس زیبایی از مسجدالنبی این دوست ما هم انگاری بعد از یک هفته همدیگر و دیدن. آموزش اعمال عمره توسط روحانی کاروانمان. اینجا مساجدی بوده که حال با خاک یکسان شده است. هرجا که می رفتیم دست فروشان هم بودند و البته رفتگران شهرداری. سخنرانی حاج آقای جعفری...
  • من در سرزمین وحی 6

    متاسفانه بعد از چندین روز سعی و تلاش و مطالعه برای درست کردن مموری کارت، که وقتی داخل دستگاه کارت خوان می گذاشتی هنگ می کرد. نتوانستم کاری کنم حتی با صحبت هایی که با سازنده این مموری کارت ها داشتم منظورم سازنده کارت حافظه و ایمیلی که به سایت سازنده زدم، ان ها هم اعلام کردند که این یکی از مشکلات موجودو رایج در حافظه های فلش هست که امکان بازگردانی اطلاعات وجود نداره وقتی چیپ ست  موجود در فلش مموری، بسوزد امکان برگشت اطلاعات وجود نداره ولی همان طور که می دانید خیلی راحت شما می توانید اطلاعات موجود در انواع وسایل ذخیره کننده اطلاعات را به سادگی برگدانید. متاسفانه امروز دیگه مجبور شدم کارت حافظه خودم را ببرم شرکت گارانتی کننده و یک عدد کارت حافظه نو بگیرم. به چی داره فکر می کنه و چه نقشه ای توی سرش هست رو دیگه خدا می دونه وای خدایا اخه چرا اینقدر غربت وجود داره در بقیع!؟ اونجا خبری از صف های بنزین چند کیلومتری نبود و اکثر پمپ های بنزین خالی بودند وجود این دستگاه های فروش نوشابه در هر چند 10 متری از همدیگر و قیمت ارزان این نوشابه باعث شده بود که هم ما ها و خود عرب ها بجای نوشیدن اب ، مصرف نوشابه های بسیار خنک و  خوشمزه رو ترجیح داد به آب ، قیمت هر یک عدد از این بطری های پپسی یا ببسی به قول عرب ها باشه 250 تومان یا همان 1 ریال عربستان سعودی . طعم این نوشابه ها کاملا فرق داشت با نوشابه هایی که در ایران می خوردیم وجود این ماشین های GMC آدم رو یاد این بازی های رایانه ای می انداخت. دیدن مسجد النبی هم از این زاویه هم خیلی جذاب بود. مسجد النبی از این زاوایا را من تاحالا ندیده بودم در هیچ عکسی. تخت های هتل جوهره العاصمه آدم رو همش وسوسه میکرد برای خوابیدن. دیدن این تانکر تامیین کننده آب ادم را به اشتباه ه فکر یک برج و یا یک ساختمان با معماری کاملا متفاوت می انداخت ولی نه این یک تانکر آب بیش نیست. اشتباه نکنید . وجود این دوربین ها در مسجد النبی آدم رو خیلی می ترساند. واقعا جای تعجب داشت این همه دوربین در جند متری هم و به این بزرگی در حالی که مطمئنا می توانشتند از دوربین های بسیار بسیار کوچکتر استفاده کنند. به نظر خود من این ها همش برای ان هست که بترسانند کسانی را که می آیند به مسجد النبی را به طوری بفهمانند که شما تحت نظر هستید و مواظب باشید. با تکنولوژی امروز استفاده از این ذوربین ها چه هدفی به غیر از آنی دارد که من می گویم !؟ چقدر دلم تنگ شده برای دیدن دوباره این گنبد. بدون شرح!! خوابیدن مردم در مسجد النبی هم دیگه خیلی جالب بود. اما در موقع نماز هیچ کسی حق نداشت کاری بجز نماز خواندن انجام بدهد. و نخواندن نماز  برای انها جریمه های سنگینی در پی داشت. نمایی دیگر از هتل جوهره العاصمه. یعنی میشه دوباره برم!؟ نمایی از داخل مسجد النبی. ایا می دانشتید که خنک سازی مسجد النبی این گونه هست که در 6 کیلومتری مسجد النبی مکانی هست که هوای خنک از انجا به وسیله کانال هایی انتقال داده می شود به مسجد و از طریق این ستون هایی که می بینید دریچه هایی وجود دارد که به داخل مسجد راه می یابد. وجود این گلمن ها در گوشه کتار مسجد النبی باعث شده بود که هر موقع تشنه شده بودید از اب زمزم هم استفاده کنید. در شمن می توانستید انتخاب کنید که آب خنک بنوشید یا اب گرم از بین هر 5 تا یکی از این گلمن ها ابش گرم بود که مشخص شده بود در بالای ان. وجود این همه گربه در اطراف مسجد جن ادم رو خیلی می ترساند که چرا این همه گربه باید این گونه اینجا جمع شده باشند . و جالب بود که هیچ ترسی هم از انسان ها نداشتند . همانطوری که مشاهده می کنید یکسری آدم نشسته اند و دارند نگاه می کنند به این گربه ها. وجود این همه دیش های ماهواره در بالای هر خانه واقعا جالب بود. دست شویی های، بسیار جالب بود در مسجد النبی همانطور که می بینید . این سنگ ها طوری طراحی شده اند که شما به راحتی می توانستید بشینید و دست ها و پاهای خودتان را بشورید. یک وقت اشتباه نکنید این ها توالت نیستند توالت ها جایی دیگر در پشت این دست شویی ها بودند. اکثر دوستان در کاروان ما چهره های نورانی داشتند . واقعا نمی دونم چی بگم. یک سری ها هم مثل خودم نورانیت شان این طوری بود که دیگه از بس نورانی بودند وقتی آدم ها بهم نگاه می کردند چشمشان اذیت می شد. وجود این بچه های گدا واقعا ادم را حالی به حالی می کرد. کودکان گدایی که کاملا آموزش دیده بودند  و برای خودشان یه متکدی کاملا حرفه ای بودند. یه وقت فکر نکنید توی شهر های ما فقط دیوار نویسی می کنند ها ! اونجا هم دیوار نویسی می کردند . ادم همیشه نباید که به عکس ها نگاه سطحی داشته باشه که اگر دقت کنی در پشت این ماشین یک نمونه از دیوار نویسی رو می شه دید. در بین عکس هایی که دوستان برایم  فرستادند این عکس هم بود که خیلی ذهن من را به خودش مشغول کرده که کدوم یک از دوستان گلم ...!!!؟؟؟ از این هیوندا ها هم توی ایران خودمون هم پره . اما هدف از گذاشتن این عکس فقط پلاک ماشین هست و نه چیز دیگری. چقدر وسوسوه انگیز بود این پرتقال ها و غذا ها وقتی روزه بودی اما... وجود یک ماشین از نوع ریو واقعا جای بحث داشت در کنار اون ماشین ها. اکثر مساجد موجود در مدینه در حال تخریب بود اما همین چند تایی هم که بود از نظر معماری کاملا شبیه یکدیگر بودند.
  • من در سرزمین وحی 5

    واقعا دیدن چیزی حدود 6000 هزار عکس و انتخاب عکس واقعا خیلی سخته . خیلی از عکس هایی که دارم کیفیت ندارند یا مات هستند و یا ... . اکثر عکس ها هم به دلیل اینکه عکس هاییهست که دوستان از خودشان عکس گرفته اند رو نمی توانم بگذارم. دلیل تاخیر در گذاشتن عکس ها هم به خاطر این بودش که قسمت شد و رفتم به مشهد مقدس از اونجا هم یک سری عکس گرفته انشالله بعد از اینکه عکس های سرزمین وحی را گذاشتم اون عکس ها را هم خواهم گذاشت و اگر بشه یه مقایسه بین مسجد النبی و مسجدالحرام و مشهد مقدس هم خواهم گذاشت . فعلا هم قصد دارم یه فتوبلاگ درست کنم و دیگه توی اینجا عکس نگذارم. در ابتدای ورود به شهر مدینه ماشین های دو دیفرانسیل و ماشین های شاسی بلند بود که چشم ادم رو به خودش خیره می کرد. وجود جاده هایی با کیفیت و کاملا هموار باعث می شد که اتوبوس ها در غیاب ماموران پلیس با سرعتی 160 کیلومتردر ساعت حرکت کنند. لطفا به ادامه مطلب دقت فرمایید

    هتل جوهره العاصمه هتل خوبی بود اما  مدیران ایرانی آن بیش از ظرفیت هتل دانشجو ها را در ان اسکان داده بودند. اتوبوس هایی که دانشجو ها رو می بردند اغلب اتوبوس هایی بودند از شرکت کیا موتورز ( همان تولید کننده پراید خودمون ) و یا هیوندا بودند که اتوبوس های خوبی بودند. فرودگاه جده معماری خیره کننده داشت هتل جوهره العاصمه نور پردازی خوبی داشت و در نوع خودش زیبا بود. کارگران شهرداری هم خیلی خوب کار می کردند شما فقط کافی بود  یک تیکه خیلی کوچک اشغال در کف خیابان بریزید جد ثانیه بعد اون را نمی دید البته این ها فقط تا شعاع 1-2 کیلومتری از مسجد النبی دیده می شد و جاهای پرت و جاهایی که خیلی کم زائران به انجا سرمی زدند دیده نمی شد و تقریبا می شه گفت مانند همینجا یعنی ایران خودمون بود. این ها همش از سیاست اون ها بود که بگند ما سنی ها ما وهابی ها خیلی تمیز هستیم. مردمان مدینه می شه گفت کلا عرب های عربستان عشق رانندگی بودند. صندلی را تا اخر می دادند عقب و خیلی مغرورانه رانندگی می کردند. وای که چه قدر غربت رو می شد حس کرد در بقیع پرنده های بی شماری که در بقیع پر می زدند صحنه چشم نوازی را درست کرده بودند. وای که چقدر زیبا بودند کبوتران بقیع اکثر کسانی که به بقیع می امدند اکثرا ایرانی بودند. پلیس های شهر مدینه اکثرا چاق بودند و تیپ باهالی داشتند. کاروان عمره دانشجویی مدیر : حاجی محمدی (بدون شهر) بدون شرح! وجود دیش های بسیار زیاد ماهواره در بالای هر خانه ادم را متعجب می کرد هرچند که تعجب هم نداره. می توان به جرات گفت که تمام دست فروشان اطراف حرم زن یا بچه بودند. زنان دست فروش اطراف حرم مسجد النبی. مسجد شیعیان هم خیلی جالب بود خواند نوحه در مسجد شیعیان هم خیلی جذاب بود. وجود این شکاف واقعا شگفت انگیز بود و برای هرکسی که به گنبد مسجدالنبی نگاه می کرد جای سوال بود. یکی می گفت یه نفر رفته دزدی کنه اون بالا رعد و برق زده خشک شده و یگه نمی تونند جمعش کنند. یکی می گفت که من خودم بیشتر این رو قبول دارم ، در زمان قدیم مدینه دچار خشک سالی می شه و مردمان اون زمان بالای سر قبر پیامبر را شکاف می دهند تا نور به قبر پیامبر بتابد و باران بیاید. وای که چه صفایی داشت خوندن زیارت توی خیابان در کنار نرده های بقیع. واقعا نمی شه وصف کرد. خوردن شام های هتل هم پس از امدن از زیارت هم خیلی حال می داد. به نظر شما این بر آمدگی چی می تونه باشه !؟ دیدن شهر جده از داخل هواپیما خیلی هیجان انگیز بود. نماز خوندن با مهر اون هم در مدینه اون هم در مسجد شیعیان خیلی جالب بود داخا هواپیما جزو قضا هایی که دادن یه گوجه به این اندازه هم دادن خیلی جالب بود نمی دونم این گوچه به این کوچیکی چه حکمتی داشت. نمی دونم چرا اما قضایی که توی هواپیما دادن خیلی بی مزه بود. هرجا که می رفتی دست فروشان هم بودند. رستوران بین راهی برای صرف صبحانه. در بدو ورود به هتل جوهره العاصمه مدیر ایرانی هتل نکات و صحبتهایی کردند . حیلی زحمت می کشیدند انصافا دستشان درد نکنه. عرب ها در حالی که لباس های خیلی تمیزی می پوشیدند لمل بدن های خیلی کثیفی داشتند و همیشه یک چوب در دهانشان بود و در حال مصواک زدند بودند. اکثرا پاهایشان این گونه بود. یه روز برای نماز ظهر مجبور شدم در بیرون از مسجد النبی نماز بخونم وقتی ایستادم برای اقامه بستن. من که دیدم همه عرب ها کفش هایشان را در اوردند و خیلی راحت ایستادند من پیش خودم گفتم حتما زمین داغ نیست دیگه ومن هم کفش هایم را در اوردم و ایستادم و تکبیر گفتم بعد از چند ثانیه بعد کف پاهایم تاول زد به چه قشنگی و جوری شده بود که همش توی دلم می خواستم بشینم و  پیش خودم می گفتم خدایا من را از اتش جهنم دور گردان. من که دیگه نمی تونستم سرپا وایستم اما خیلی جالب بود این عرب ها خیلی راحت ایستاده بودند و انگار نه انگار و اینها فقط به خاطر این می تونستند تحمل کنند اون گرما را ، چون که کف پاهایشان اینگونه بود که می بینید. صف های منظم در نماز واقعا برای ادم جذاب بود. ولی می دانشتید تمام این ها نمایشی بیش نیست و کافی هست شما از روش های اون ها تخطی کنی ان وقت هست که می بینید چه برخوردی با شما هواهند داشت. مغازه ها موقعه نماز که می شد سریعا درب مغازه هایشان را می بستند و خودشان داخل مغازه می موندند . دیدن چنین ماشین هایی در اونجا کاملا عادی بود . معماری مسجد النبی تلفیقی از معماری پاکستانی و هندی هست. بقیه عکس ها باشه برای بعد...